اولین روز

سلام.همیشه دوست داشتم خاطرات خودمو جایی بنویسم,خاطراتی که که عاشقشونم و هر وقت بهشون فکر میکنم هم خنده به لبام میارن و هم اشک به جشمانم.یه جایی خوندم که نوشتن حرفای دل آدم باعث میشه حال آدم بهتر بشه,منم تصمیم گرفتم خاطرات عشقم رو بنویسم شاید کسایی بخونند از جاهای خوبش استفاده کنن و از اشتباهاتش درس عبرت.

اولین روز...

اول میخوام درباره محل زندگیمون یک مقدار اطلاعات بدم.ما به مدت 28 سال توی خانه سازمانی زندگی کردیم,همسایه هایی داشتیم که حدود 20سال در کنار هم بودیم,یه جورایی همه همدیگه رو میشناختن,5تا شهرک داشتیم ,تمام شهرک ها کلیه امکانات رفاهی رو داشتن,از استخر و زمین فوتبال و فروشگاه و ... ما توی شهرک مهندسی زند اولین روز...ادامه مطلب